ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

حک دوستی



دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند.!!


بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند.


یکی از آنها از سر خشم؛ بر چهره دیگری سیلی زد!!!

دوستی که سیلی خورده بود؛ سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید.


روی شنهای بیابان نوشت ((امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد.))


آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به... یک آبادی رسیدند!!!


تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند.


 ناگهان شخصی که سیلی خورده بود؛ لغزید و در آب افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به


کمکش شتافت و او را نجات داد.


بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت؛


بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد


((امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد))

دوستش با تعجب پرسید:


 ((بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم  تو آن جمله را روی شنهای بیابان نوشتی))


(( ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ نصب میکنی؟))


دیگری لبخند زد و گفت:((وقتی کسی مارا آزار می دهد))؛

باید روی شنهای صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش؛ آن را پاک کنند!!!


(( ولی وقتی کسی محبتی در حق ما میکند باید آن را روی سنگ حک کنیم ))


تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد
نظرات 3 + ارسال نظر
آرمان. پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ

امروز دوستم بهترین حرف دنیا را بهم یاد داد

آبجی این رو هرگز پاک نکنی
جایی ماندگارتر از اینجا بلد نبودم بنویسم

از دست داداش شیطونمام چشششششششششششششم

کهـــــــــربا پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ http://kahrobaaaa.blogsky.com/

سلام

جالب بود
خوشحال میشم حضورتو تو ی وبم بببینم

سلام حتما

یاسر پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:46 ب.ظ http://bisotoneshgh.blogsky.com/

سلام
اجی در اولین فرست
بیا تو چت رومم اسمش بیستون چته راستی ایمیلتو هم برام بذار میخواهم دعوتت کنم تو انجمنمون اوکی فدات بشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد