سلام به دوست عزیز ممنون ار اینکه قدم به کلبه خرابه ما گذاشتی و همچنین بخاطر اینکه لایق دونستی تا در کنارت بعنوان دوست بایستم بازم ممنون ،اگر با تبادل لینک موافقی خبرم کن.
عشق محکومی است که محاکمه ندارد. دیوانه ای است که معالجه ندارد. بیگانه ایست که شناخته نمی شود. سکوتی است که شکسته نمی شود. فریادی است که ارام نمی شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! __________________ دلت که تنگِ یک نفر باشد... خودِ خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد......!
غدیر دف میزد و بر طبل های شادی می کوبید . ناگهان ، دست های خورشید ، در دست های وحی گره خورد . آسمان خودش را روی پاهای خورشید انداخت . تمام ستاره های آسمان ، به شبنشینی چشمان خورشید آمدند . دست های وحی ، بالا می رفت و دست های خورشید را بالاتر می برد . هزاران باور ، میدیدند و تبریک می گفتند . ? اشهد انک امیر المؤمنین الحق الذی نطق بولایتک التنزیل و اخذ لک العهد علی الأمه ? . غدیر فریاد می کشید و دهانهای تعجب ، خشک شده بود . غدیر فریاد می کشید و صدای پای بهار ، تا آسمان هفتم پیچیده بود . غدیر فریاد می کشید و رسول ، طنین صدایش را در برکه به نجوا نشانده بود . ? من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله ?.
سلام ندا جان .

واقعا زیبا گفتی عاشق جز نگاه معشوق نمیبیند پس حتما عاشقنیست .
زیبا گفتی
ممنون
چه عکس پیچ تو پیچی بود
در حال حاضر از عشق هیچ تعریفی ندارم!
شاید پیچ در پیچ باشه اما واقعیت است
اینکه دو تا در ایران الان مفهومی نداره اینقدر فساد ذهنی پر شده که به بیش از اینها فکر میکنند
حتما
از دست شیطنت ها
سلام به دوست عزیز ممنون ار اینکه قدم به کلبه خرابه ما گذاشتی و همچنین بخاطر اینکه لایق دونستی تا در کنارت بعنوان دوست بایستم بازم ممنون ،اگر با تبادل لینک موافقی خبرم کن.
عشق محکومی است که محاکمه ندارد.
دیوانه ای است که معالجه ندارد.
بیگانه ایست که شناخته نمی شود.
سکوتی است که شکسته نمی شود.
فریادی است که ارام نمی شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
__________________
دلت که تنگِ یک نفر باشد...
خودِ خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد......!
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][بوسه][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام لینکتون کردم
سلام. عیدتان مبارک ....
غدیر دف میزد و بر طبل های شادی می کوبید .
ناگهان ، دست های خورشید ، در دست های وحی گره خورد .
آسمان خودش را روی پاهای خورشید انداخت .
تمام ستاره های آسمان ، به شبنشینی چشمان خورشید آمدند .
دست های وحی ، بالا می رفت و دست های خورشید را بالاتر می برد .
هزاران باور ، میدیدند و تبریک می گفتند .
? اشهد انک امیر المؤمنین الحق الذی نطق بولایتک التنزیل و اخذ لک العهد علی الأمه ? .
غدیر فریاد می کشید و دهانهای تعجب ، خشک شده بود .
غدیر فریاد می کشید و صدای پای بهار ، تا آسمان هفتم پیچیده بود .
غدیر فریاد می کشید و رسول ، طنین صدایش را در برکه به نجوا نشانده بود .
? من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله ?.
"ابراهیم قبله آرباطان "
مرسی عزیزم بر شما هم مبارک
اوهوم
مرسی از نظرت عزیزم