ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

نکاتی بسیار قابل تامل درباره فقـــــــــــــــــــــــــــــــــر


 

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛

 

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛

 

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛

 

فقر اینه که بچه ات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو هر سال محرم حسینیه راه بندازی؛

 

فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛

 

فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و هنوز ونیز و برج ایفل رو ندیده باشی؛

 

فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛

 

فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛

 

فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛

 

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛

 

فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛

 

فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛

 

فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم؛

 

فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛

 

فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه؛

 

فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی های تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛

 

فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛

 

فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛

 

فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه؛

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ستوده دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ق.ظ

بسیار زیبا بود وقتی میخوندم دیدم که ما آدم ها چقدر فقیر هستیم وباید سعی کنیم از این فقری که خودمون درست کردیم بیرون بیایم .
ممنون از این آپ قشنگت عزیزم

کاش اما................
همه چی را زود یادمون میره

آرمان دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ب.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

کاش فقر فقط همین بود

اینها نمونه هائی است

مهرداد سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:06 ق.ظ http://nasle-sookhteh.blogsky.com

سلام
به نکات قابل توجهی اشاره کردی
واقعا که همشون نمونه هایی از فقر بودن
عذر خواهی منو بابت دیر به دیر اومدن پذیرا باشین...مشغول امتحانات هستم
موفق و تندرست باشید

موفق باشید

فریناز سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:29 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

چند تاشو خوندم ...
بقیشو بعد میام میخونم...
بازم ممنون به خاطر همه چیز

میبینمت

ساعد سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ق.ظ

بنظرم بدترین نوع فقر اینه که به اندازه ی یک چلو کباب برگ با مخلفات تو جیبت پول باشه و تو دلت نیاد یه نون بربری بخری و بخوری

جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد