ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

به سلامتی همه پدرها



پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:


فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟

 

پسر جواب داد:


من میزنم

 

پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید

 

پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد.

 

بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود.

 

پسرم من میزنم یا تو؟

 

این بار پسر جواب داد شما میزنی.

 

پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟

 

پسر جواب داد :


تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست

 

از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . .

 

به سلامتی ِ همه پدرها

 

--

نظرات 5 + ارسال نظر
ستوده سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ http://saba055.blogsky.com/

به سلامتی همه دوستان خوبی که به ادم امید زندگی میدن .
سلام ندا جان .
من شرمنده هستم
هم از تووهم از دوستانم .

عزیز دلمی نازنین

مژگان سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ق.ظ

در کل وبلاگت عالیه و من واقعا از خواندن مطالب لذت می برم
نمی دونم از کدومش تعریف کنم ولی این مطلب پدر عالللللللللللللی بود منکه اشکم در اومد

فدات شما تو دوست خوبی هستی ممنونم از تشویقهات

من سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ب.ظ http://my-moon.blogsky.com

مثالش همینه که یه دست صدا نداره...

درسته مرسی

رمانتیک چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ق.ظ http://www.romantic6370.blogsky.com/

سلام نداجان
خوبی عزیزم
خدا حافظ تمام پدر و مادر ها باشه
انشالا که هیچوقت سایشون از بالا سر ما کم نشه

سلام گلم مرسی از حضورت

انشالله عزیزم

فریناز شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:44 ب.ظ

چه پسرگلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد