ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

ندای زندگی

اینجا خانه مجازی من است. از این به بعد مطالبی در مورد تغییر نگاهمان به زندگی خواهم نوشت.

ندانستن



خدا پرسید:


می خوری یا می بری؟


من گفتم:


می خورم!!!


چه میدانستم لذتها را می برند.


 و حسرت ها را می خورند.

نظرات 4 + ارسال نظر
صهبانا جمعه 25 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:37 ب.ظ http://sahbana.vastblog.com

سلام و درود
نتوانستم برای خدا حافظی خدمت برسم ...
ناگهان مشکلی فلسفی گریبانم را گرفت و 5 وبلاگم را حذف کردم
البته خیلی زود پشیمان شدم و به مکانی دور دست ... نقل مکان کردم .
خوشحال خواهم شد که سری به من بزنید.

و چه زیبا گفتید ...
لذتها را می برند و حسرت ها را می خورم...

خوشحالم باز هم میبینمتان آپ شدید منو بیخبر نذارید

جورواجور شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ http://jorvajour.blogsky.com

با با جون بی‌خیال

رمانتیک یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:13 ق.ظ http://www.romantic6370.blogsky.com/

سلام نداجان
واقعا جمله زیبایی بود
انشالا که همیشه موفق باشی

مرسی

فریناز چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:02 ق.ظ

یه لحظه موندم ندا!!!

نمی دونم چرا بیشتر شبیه یه تلنگر خیلی بزرگ بود واسم...

حالا خوبه من همیشه میبرم... شکمو نیستم که بخورم

مرسی از حضورت عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد